Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-02@14:42:10 GMT

چرا بخندیم؟

تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۵۶۳۴

چرا بخندیم؟

یادداشت : مجتبی احمدی – دبیر سرویس گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا

شاید سالها طول کشید که با خود به این نتیجه رسیدیم که سینمای بدنه کمکی قابل توجه به شرایط اقتصادی سینماست و قرار نیست سینما مملو از تولیدات هنری و حرفه‌ای باشد که تنها نگاهی فلسفی بر ذات قصه و فیلم حاکم باشد که ...

سینما به مخاطبان عام  نیاز دارد که تنها قرار است با دیدن یک فیلم لحظاتی مفرح را تجربه کنند و قرار نیست با حرف های درشت و فلسفی و عمیق تماشاگرمان را در همه حال به فکر فرو ببریم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گاهی اوقات نیاز است که در سینما مخاطب تنها فیلم ببیند و به یک موقعیت کمدی بخندد و با یک داستان طنز دقایقی را تنها  ویا گاهی در کنار خانواده اش سپری کند.

سینمای بدنه با این عنوان تلاش داشت تا فروش سینما را تامین کند و اقتصاد سینما بر این اساس چیدمان شد تا چرخ اقتصادی سینما به عنوان یک اقتصاد پویا نیز بچرخد.

نکته ای که اخیرا در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی و برخی از فیلم های سینمایی شاهد آن هستیم تولید  آثار سخیفی است که نه در فیلمنامه حرفی برای گفتن دارند و نه در قصه اتفاق جذابی را به مخاطب می دهند و نه در کارگردانی و بازیگری کاری می کنند ، کارستان! تنها یک بیزنس صرف هستند که مخاطب از پولی کهبابت دیدن این آثار هزینه کرده وزمانی که گذاشته پشیمان می شود.

برخی از آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی و سینما که اتفاقا فروش مطلوبی دارند و از چند بازیگر ثابت نیز سود می برند بیش از آنکه برای سینما مفید باشند یک اتفاق ناگوار برای این مدیوم و البته ستاره های طنز و کمدی کشورمان محسوب می شوند که با تکرار لحظات و تکه کلام ها و افه های زرد و نامطلوبشان مدام تماشاگر را می آزارند و تصمیم دارند با هر شیوه و مسیری که گاه غلط است مخاطب را بخندانند.

مخاطب امروز راحت تر از قبل می خندد چون شرایط برای خندیدن مخاطب امروز به شدت مهیا است پس نیاز نیست برای خنداندن  او به هر شلنگ تخته ی نامرغوبی روی بیاوریم اما آیا این مسیر حرکت کلا صحیح است؟

آیا سینما برای این لوده بازی امتیازی قائل است؟

آیا نیاز است که توان سینما خرج این نوع از درام شود؟

آیا در این سال ها سلیقه مخاطب را یافته ایم؟

آیا می دانیم توقع مخاطبی که این روزها با همه چیز شوخی می کند و تا این حد فانتزی دارد در چه حدی است؟

نویسندگان طنز بی طنازی و شناخت از موقعیت کمدی می توانند دست به قلم برای یکاتفاق مبارک باشند!

طبیعتا سینما به هر مدل خندیدن احتیاج دارد و به هر نوعی از فیلمسازی نیز همین طور، اما چرا نباید در تولیدات نمایشی مان کمی تفکر و تعمق به وجود بیاید .

در بعضی از تجارب بازیگری چهره های بفروش این روزهای سینما شاهد نقش های تکراری و غلطی هستیم که گویا بازیگر نه تنها بر فیلمنامه و نقش هیچ اشراف و دقتی ندارد که مشخصا از سکانس های بازی اش در اثری دیگر برای این کار نیز برداشت هایی داشته است.

مگر می توان یک جنس و مدل بازیگری را در یک فضای متفاوت با همان شکل و شمایل و اجرا و فیزیک و تکیه کلام هایی که در اثر دیگر دیده ایم باز ببینیم و او این حضور غلط را در کار خودش احساس نکند.

سالها آثار طنز و کمدی ما به واسطه فیلمنامه های ضعیف شکست می خورد و اما این روزها شاهد این هستیم که بسیاری از آثار طنز در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی و در سینما جدا از اینکه از قصه گرم و جذاب و بکری برخوردار نیستند که از بازی های بد که پاشنه آشیل آثار  کمدی هست  نیز رنج می برند.

انتخاب بازیگران نامناسب که معمولا در کارنامه شان کارهای طنز با این قواره ها وجود ندارد تنها به واسطه روابط تیم های تولید و بازیگران می رود تا لطماتی جبران ناپذیر به سینمای کمدی وارد کند هر چند که نمی توان فراموش کرد که بعضی از بازیگران کمکی دو چندان به اقتصاد سینما می کنند و بی تردید در این مسیر خودشان را هزینه می کنند تا چرخ سینمای کمدی فعلا بچرخد بی آنکه بدانند این زمان پایانی نزدیک دارد.

عکس تزیینی است

انتهای پیام/

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: سینما یادداشت مجتبی احمدی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۵۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاش تلویزیون، این مدلی نبود

امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدار‌هایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازی‌های لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیین‌کننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچ‌اندازی می‌کند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس می‌رود.

برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول رده‌بندی، اهمیت این دیدار‌ها را اگر از دربی بیشتر نکند، دست‌کمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرم‌شدن میدان پا به ورزشگاه می‌گذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بین‌المللی معرفی شده، ولی فرصت بی‌نظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.

قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده می‌شود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روز‌هایی که سفره‌ها کوچک‌تر شده‌اند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازی‌های لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم می‌شد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.

این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه می‌شود؛ اول و مهم‌ترین آن‌ها انحصارطلبی است. صداوسیما سال‌های زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد و همه چیز باید تحت سیطره‌اش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یک‌سویه و رفته‌رفته مخاطب را دلسرد می‌کند. نگاه تکراری به وقایع با چهره‌های برمدار مانده، اجازه ذوق‌زدگی از مخاطب را می‌گیرد.

پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان رده‌بالایش، برنامه‌ها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامه‌های ورزشی می‌شوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زنده‌اش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامه‌های پربیننده‌اش محسوب می‌شود.

ناگفته پیداست که این پربیننده‌بودن در مقایسه با سایر برنامه‌های کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمی‌زند.

پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال می‌توانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش به‌واسطه رانده‌شدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آن‌هایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطب‌پسند ندارند.

غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار می‌دهد؛ پخش آگهی‌های بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویس‌های ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان می‌دهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخ‌های آگهی در زمان پخش دیدار‌های مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویداد‌هایی را توجیه می‌کند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمی‌شود. حالا دیگر، سخن‌گفتن از این بحث که‌ای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیه‌اش درآمدزایی می‌کند با روی خوش تا می‌کرد و دستی در جیب می‌کرد تا باشگاه‌های تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمان‌گرایانه به نظر می‌رسد.

اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبه‌هایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازی‌های فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانه‌های مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آن‌وقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یک‌طرفه‌ای به او خورانده نمی‌شود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهی‌های ریزودرشت، زیرنویس‌ها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.

دیگر خبرها

  • بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهره‌های جدید
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهره‌های جدید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • زنده یاد آتیلا پسیانی خالق خاطرات دهه شصتی‌ها بود
  • به یاد آتیلا پسیانی و لحظه‌های ماندگارش در سینما | از هنرمندی در آثار بهرام بیضایی تا حاتمی‌کیا و بهروز افخمی |‌ ببینید
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟